زندان افکار
قدرت
تفکر موهبتی ذاتی است که در میان موجودات تنها به انسان اختصاص دارد. در واقع
اندیشیدن کار ذهن است و ذهن انسان به طور بیوقفه در حال تولید فکر است. سازگاری و
بقای انسان در گرو همین توانایی است و اگر قدرت اندیشیدن از انسان گرفته شود چیزی
از او باقی نخواهد ماند.
افکار
انسان میتوانند معنادار باشند یا بیمعنا، مفید باشند یا مضر، آرامشدهنده باشند
یا اضطراب آور، اما چیزی که میان آنها مشترک میباشد، این است که هیچیک از آنها
دارای واقعیت بیرونی نیستند و تنها به مدت یک دقیقه و آن هم فقط در سیناپس های
مغزی وجود دارند. با این وجود، گاهی برخی افکار که شاید از یک فیلم تخیلی هم
احمقانه تر باشند، چنان مانند یک زنجیر بر ذهنمان بسته میشوند که ما را به فرط
استیصال میکشانند. دلیل این امر این است که ما ناخودآگاه داشتن یک فکر را مساوی
با عملی شدن آن می پنداریم و این باور موجب بروز احساساتی نظیر اضطراب، خشم، یاس و… در ما می شود.
همه ما قدرت نامحدودی در وجودمان داریم و میتوانیم موفقیتهای بزرگی به دست
بیاوریم. اما این زندان ذهن ماست که اجازه قدم گذاشتن در مسیر موفقیت را به ما نمیدهد.
افکار
ما همچون ریسمان افسار در ویدیو فوق است. درست مانند این اسب که فکر می کند که
دارند افسار به گردنش می بندند و با این تفکر به هر سو که افسار کشیده می شود او
نیز حرکت می کند، افکار ما نیز ما را به هر سمتی که بخواهد می کشاند.